نوشته شده توسط : نرجس السادات منتظرین

هرودوت تسخير كشور ماد توسط كوروش را اينطور نوشته است:

«كوروش در دربار پدر خود كمبوجيه كه پادشاه پارس و دست نشانده ماد بود، بزرگ شد.او در ابتدا خيال شوراندن پارس بر ماد را نداشت ولي هارپاگ كه هميشه در صدد بود انتقام پسر خود را از آستياگ بگيرد و خبر رشادتها و دلاوريهاي كوروش را شنيده بود، پنهاني با او مكاتبه كرده و هدايايي براي او مي فرستاد و دائم او را برضد شاه تحريك مي كرد و بعد هم بزرگان و سران ماد را كه آنها نيز از شدت عمل شاه ناراضي بودند برضد آستياگ شورانيد و به اين ترتيب شرايط براي لشكركشي كوروش به سرزمين ماد فراهم شد.

وقتي هارپاگ زمينه را براي كوروش فراهم ديد نامه اي به او نوشت و آنرا در شكم خرگوشي پنهان كرد و به يكي از سربازان خود كه لباس شكار پوشيده بود داد و او را به پارس فرستاد.فرستاده هارپاگ بدليل لباس شكار و خرگوشي كه در دست داشت نگهبانان مرزها را فريب داده و به پارس رسيد و پيغام را به كوروش رساند.پس از آن كوروش فهميد كه مي تواند بر شاه قيام كند و در دربار ماد كساني هستند كه به او كمك خواهند كرد.»

 تسخير ماد توسط كوروش بزرگ

بلاخره كوروش تصميم گرفت پارس را برضد ماد به شورش وادارد و براي اين كار نامه اي خطاب به خود از طرف شاه ماد نوشت به اين صورت كه شاه ماد تمام پارس را به او مي سپارد و مردم پارس نيز بايد از او اطاعت كنند.پس از آن بزرگان پارس را جمع كرده و نامه را براي آنها خواند.البته هرودوت اين نكته را فراموش كرده كه مردم پارس و انشان بايد  از كوروش و پدرش كمبوجيه اطاعت مي كردند زيرا آنها پادشاه پارس بودند و تاريخ لوحهاي كشف شده و نوشته هاي مورخين هم اين نكته را تاييد مي كند بنابراين نياز نبود كه كوروش نامه اي از طرف آستياگ جعل كند، در ضمن همانطور كه مي دانيم دروغ نزد پارسيان از بزرگترين گناهان بود آن هم از طرف مردي كه خود مثال راستي و درستي بود.

هرودوت در ادامه مي گويد:

«كوروش به همه رؤساي طوايف دستور داد كه مردان خود را به داس مسلح كرده و نزد او بياورند.هنگامي كه آنها آمدند فرمان داد قسمتي از زمين را از علف هرز و خار پاك كنند.آنها اين كار را انجام دادند. روز بعد او همه را به سوري دعوت كرد و نهار بسيار خوبي به آنها داد ، پس از اينكه خوب خوردند و استراحت كردند از آنها پرسيد:

كدام روز برايتان بهتر بود؟ ديروز يا امروز ؟ آنها گفتند: امروز! چرا كه ديروز از رنج بسيار خسته بوديم ولي امروز غذاي لذيذي خورده و استراحت كرديم.

كوروش گفت: ديروز شما مثال بندگي شماست نسبت به ماد و امروزتان شبيه آينده شما اگر به حرف من گوش كنيد و بر ماد شوريده و خود را آزاد كنيد.مردم پارس كه مدتها بود از تسلط مادها ناراضي بودند سخن كوروش را پذيرفته و آماده نبرد شدند. كوروش فرمانده پارسيان شد و خبر به آستياگ رسيد ، او كوروش را نزد خود خواند اما كوروش جواب داد كه پدربزرگش زودتر از آنچه تصور مي كند او را خواهد ديد.آستياگ لشكري را آماده جنگ كرد و سرداري سپاه را به هارپاگ كه با او دشمني داشت سپرد. وقتي دو سپاه به هم رسيدند قسمتي از سپاهيان ماد به كوروش پيوستند و بقيه سپاه چون نمي خواستند بجنگند شكست خورده و فرار كردند.

وقتي اين خبر به شاه رسيد خشمگين شده و مغ هايي را كه به او گفته بودند خوابش تعبير شده كشت و با لشكري به طرف پارس حركت كرد، اما شاه هم شكست خورد و اسير شد.هارپاگ به شاه دشنام داد و گفت:

« روزي كه تو مرا به مهماني دعوت كردي و گوشت پسرم را به من خوراندي روز بدي بود ولي پيش اين روز كه تو از مقام شاه بزرگ به حال بندگي تنزل كرده اي هيچ است»

آستياگ هم به او گفت:« هارپاگ تو بسيار احمقي و بي وجدان. احمقي زيرا تمام كارها را تو كرده اي ولي براي ديگري و اينقدر عرضه نداشتي كه تاج و تخت را براي خودت تصاحب كني و بي وجداني زيرا براي كينه جويي راضي شده اي قوم خود را دست نشانده پارسي ها كني.اگر لازم بود ديگري به جاي من باشد همين كار را براي يك مادي مي كردي!»

اينگونه بود كه سلطنت 35 ساله آستياگ به پايان رسيد و كوروش بر ماد مسلط شد، اما كوروش به آستياگ آسيبي نرساند و او را نزد خود نگاهداشت.

در آخر هم جمله اي زيبا و خردمندانه از كوروش بزرگ تقديم به شما دوستان عزيز

« سرزمينهاي آباد و ثروتمند، افرادي تن آسا بار مي آورند و سرزمينهاي سخت، افرادي سخت و دلاور

اگر خواهان اولي هستيد، بايد انتظار داشته باشيد كه ديگران بر شما حكوت كنند، نه شما بر ديگران!»

 



:: موضوعات مرتبط: کوروش , ,
:: بازدید از این مطلب : 653
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 28 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نرجس السادات منتظرین



:: موضوعات مرتبط: کوروش , ,
:: بازدید از این مطلب : 3623
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 28 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نرجس السادات منتظرین



:: موضوعات مرتبط: کوروش , ,
:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 28 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : نرجس السادات منتظرین

 

 

کوروش بزرگ
شاه پارس، شاه انشان، شاه ماد، شاه بابل، شاه سومر و اکد
شاه چهار گوشه جهان
Portrait of Cyrus the Great.jpg
دوران ۵۵۹-۵۲۹ پیش از میلاد.[۱] (۳۰ سال)
تاجگذاری انشان، پارس
زادروز ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاه انشان، پارس
مرگ ۵۲۹ پیش از میلاد
محل درگذشت سیردریا
آرامگاه پاسارگاد
پیش از کمبوجیه دوم
پس از کمبوجیه یکم
همسر کاساندان
دودمان هخامنشیان
پدر کمبوجیه یکم
مادر ماندانا
فرزندان کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا

 

کوروش کبیر (529-580 قبل از میلاد) اولین امپراتور هخامنشی بود. او کسی بود که حکومت پارس را با در هم آمیختن دو قبیله اصلی ایرانی - مادها و پارسیان- به وجود آورد. از او به عنوان کشورگشایی بزرگ یاد شده است زیرا در زمانی، حاکم بزرگترین امپراتوریهایی بود که تا کنون به وجود آمده اند. او به خاطر بردباری بی مانند و رفتار بزرگ منشانه اش در برابر مغلوبین جنگ نیز شهرت فراوانی دارد.

کوروش به محض غلبه بر مادها، دولتی را برای این قلمرو خود در نظر گرفت و مامورین دولتی را از بین بزرگان هر دو قبیله برگزید. پس از فتح

 

آسیای صغیر(شبه جزیره بزرگی که در میان دریای مدیترانه و دریای سیاه قرار دارد)، کوروش سپاه خود را به سمت مرزهای شرقی حرکت داد. با

 

ادامه حرکت به سمت شرق، او سرزمینهای مسیر خود تا رود سیحون ( آمودریا) را فتح کرد و پس از عبور از سیحون، به سی دریا در آسیای

 

مرکزی رسید و در آنجا به منظور دفاع از این مرزها در برابر هجوم قبایل کوچ نشین آسیای مرکزی، شهرهایی با برج وباروی مستحکم و نیرومند بنا

کرد.

پیروزیهای کوروش در شرق موجب شد تا موقعیت برای فتح غرب مناسب شود.حالا نوبت بابل و مصر بود. زمانی که کورش بابل را

 

فتح کرد، به یهودیان ساکن آن اجازه داد تا به " سرزمین موعود" باز گردند و با برخورد توام با احترام و مدارا با اعتقادات مذهبی و آداب و

 

رسوم نژادهای دیگر، به عنوان یک فاتح آزادی بخش، مشهور شد و امروز نام کوروش، به عنوان یکی از محبوب ترین و مورد احترام

 

ترین امپراتوران در تاریخ به ثبت رسیده است.



فرمان کوروش کبیر


فرمان کوروش کبیر که بر روی یک استوانه گلین، به خط میخی و به زبان آریایی نوشته شده است، در 1878 در جریان حفاریهای محل

 

تمدن بابل، به دست آمد. در این فرمان، کوروش، شیوه رفتار انسانی با ساکنان سرزمین بابل را برای فاتحان ایرانی شرح داده است.



این سند به عنوان اولین منشور حقوق بشر شناخته شده است و در سال 1971، سازمان ملل متحد ترجمه متن آنرا به تمام زبانهای رسمی به

 

چاپ رساند و آن را در اختیار دفاتر این سازمان در کشورهای مختلف قرار داد.

 

عبارت "من کورش هستم، شاه هخامنشی" که به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی روی یک ستون در پاسارگاد حک شده است.


:: موضوعات مرتبط: کوروش , ,
:: بازدید از این مطلب : 697
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 21 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد