10 ارديبهشت روز ملي خليج هميشه پارس گرامي باد!
خلیج فارس یا دریای پارس آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان قرار دارد. نام تاریخی این خلیج، در زبانهای گوناگون، ترجمه عبارت «خلیج فارس» یا «دریای پارس» بوده است.
مساحت آن ۲۳۳٬۰۰۰ کیلومتر مربع است، و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان بشمار میآید. خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد، و از غرب به دلتاي رودخانه اروندرود ، که حاصل پیوند دو رودخانهٔ دجله و فرات و پیوستن رود کارون به آن است، ختم میشود.
کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس هستند.
به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بینالمللی، منطقهای مهم و راهبردی بشمار میآید.
جغرافیای تاریخی خلیج پارس
کهن ترین نامی که از خلیج فارس وجود دارد نامَرتو است که در کتیبه های آشوری بر جای مانده است.فلاویوس آریانوس در سده ی دوم میلادی در آثار خود نام خلیج فارس را پرسیکون کاای تاس که خلیح فارس معنا می دهد آورده است.
نام خلیج پارس
خلیج پارس اصلیترین نام و نامی است بر جای مانده از کهنترین منابع، زیرا که از سدههای پیش از میلاد سر بر آوردهاست، و با پارس - نام سرزمین ملت ایران - گره خوردهاست. در سال های اخیر و به ویژه از دهه ی شصت میلادی به این سو ، نام جعلی خلیج عربی نیز در برخی منابع تحت حمایت دولت های عربی و گاه غیر عربی به گونه ای فزاینده در حال رقابت با نام خلیج پارس است، این امر خشم ایرانیان سراسر جهان را برانگیخته و باعث پدیداری نام «خلیج همیشگی پارس» از سوی ایرانیان گشته است. تا کنون کارهایی برای مقابله با این جعلی سازی صورت گرفته از جمله صادر شدن دو قطعنامه در سازمان ملل متحد در زمان حکومت «محمد رضا شاه پهلوی» برای پاسداری از نام خلیج پارس و یا برگزاری جام خلیج فارس و چندین نام گذاری و تهیه ی نقشه و اسناد و کتب جغرافیایی در حال حاضر با نام درست.
مورخان و محققان خارجي دنياي قديم از آن جمله هردوت، نئار خوس، استرابون، كورسيوس رومي و نيز محققان اسلامي نظير استخري، مسعودي، بيروني، ابن حقول، مقدسي، مستوفي، ناصر خسرو در آثار و نوشته هاي خود درياي جنوبي ايران را تحت اسامي و عناويني نظيرخليج فارس، خليج پارس، درياي فارس، بحرالفارس، بحر فارس، سينوس پرسيكوس، ماره پرسيكوس، گلف پرسيك، پرژن گلف (گالف)، پرزشير گلف، پرسيس يا پرسيكوس، ناميدهاند.
همچنين ايرانيان و يونانيان باستان برداشتهاي دوگانه اي از جغرافياي آبهاي گيتي داشتند. در حالي كه هر دو گروه كره خاكي را دايره مانند و محصور در اقيانوس كناري يا حاشيه اي مي دانستند كه بر گرد آن قرار دارد و درياهاي دروني از اقيانوس كناري منشعب مي شود. ايرانيان عصر هخامنشي بر اين گمان بودند كه آبهاي درون گيتي شامل دو دريا مي شود، درياي پارس و درياي باختر روم در حالي كه يونانيان باستان آبهاي درون گيتي را چهارگانه مي دانستند. خليج فارس، درياي خزر، خليج عربي درياي سرخ و درياي مديترانه. اين مطلب گوياي اين حقيقت است كه خليج عربي به درياي سرخ اطلاق مي شد.
البته از سرآغاز قرن بيستم تا سال 1962 هيچ ترديدي در آثار و نوشته هاي عربي، در فارسي خواندن خليج فارس وجود نداشت تا اينكه در سال 1962 روزنامه تايمز لندن در يكي از مقالات خود از خليج عربي به جاي خليج فارس استفاده كرد. و از آن زمان به بعد برخي از نويسندگان و سياستمداران عرب تلاش مي كنند كه نام خليج عربي را جايگزين خليج فارس نمايند. لازم به ذكر است چنين تلاشهايي تا قبل از سال 1962 نيز وجود داشت كه بيشتر توسط برخي سياستمداران تندرو عرب براي رسيدن به مقاصد سياسي شان انجام مي شد. در سال 1958 سرهنگ عبدالكريم قاسم با كودتايي در عراق به حكومت رسيد و بعد از مدتي داعيه رهبري جهان عرب را مطرح ساخت. در راستاي چنين انديشه اي از تاكتيك دشمن تراشي براي تحريك احساسات عمومي ملي سود جست و براي نخستين بار خليج فارس را به نام جعلي خليج عربي خواند. البته نخستين تلاش ها براي تغيير نام خليج فارس به دهه 1930 بر مي گردد كه با شكست همراه بود. سرچارلز بلگريو نماينده سياسي بريتانيا در بحرين، پرونده اي را براي دگرگون كردن نام خليج فارس تشكيل داد و به وزراي خارجه بريتانيا پيشنهاد داد كه نام خليج عربي را به جاي خليج فارس به كار ببرند. اين كار مصادف بود با تجديد حيات تلاشهاي سياسي گسترده دولت ايران براي بازپس گيري بحرين، تنب ها، ابوموسي، سيري، قشم، هنگام و ديگر جزاير ايراني اشغال شده و سرزمين خوزستان از انگليس ها، كه خليج فارس را درياي اختصاصي انگلستان مي ناميدند. در اين شرايط بريتانيا نمي توانست با اجراي سياست دگرگون كردن نام خليج فارس بيش از پيش در نزد افكار عمومي و بين المللي محكوم شود ؛ به اين دليل پرونده تشكيل شده ، بسته و بايگاني شد.
بايد يادآور شد در دنياي عرب هستند كساني كه بر لزوم حفظ حرمت و هويت تاريخي فارسي زدايي خليج فارس كه توسط انگليسي ها كه براي كسب امتيازات از قرن نوزدهم در خليج فارس پياده شد، پيروي نمي كنند. براي مثال روزنامه كويتي الانباء در مقاله اي با عنوان هويت آب نوشت: خليج فارس نام دريايي است كه ما را از ايران جدا مي كند، ولي بنا به اهداف سياسي كه به اصطلاح قوم گرايان عرب يكه تاز آن بودند، نام خليج فارس به خليج عربي تبديل شده است، بدون آنكه حرمت به تاريخ و احترام لازم به اين امر گذارده شود.
بررسي سنديت نام خليج پارس
در اينجا به بررسي سنديت نام خليج فارس از ميان منابع تاريخي ـ جغرافيايي ايراني، يوناني، اسلامي، غربي و اسناد حقوقي مي پردازيم.
1ـ منابع ايراني:
خليج فارس طبق اسناد موجود از هزاره هشتم پيش از ميلاد مورد استفاده تجاري و نظامي ملل دنياي قديم قرار گرفته است. در سنگ نبشته داريوش هخامنشي در مصر متعلق به سال 518 تا 505 پيش از ميلاد، كه هنگام حفر كانال سوئز به دست آمده است، در عبارت «درايه تپه هچا پارسا آيي تي هني» به معناي دريايي كه از پارس ميرود يا سر ميگيرد، نام درياي پارس آمده است.
ايرانيان در روزگار هخامنشي اين دريا را «پارسا درايا» يا درياي پارس ميخواندند. در كتيبههايي كه از داريوش در تنگه هرمز نيز يافت شده، عبارتي پيرامون دريايي كه از «پارسرود» سرچشمه ميگرفته است به چشم ميخورد.
در كتاب حدود العالم به عنوان قديميترين كتاب جغرافيا به زبان فارسي كه حدود هزار سال قبل تأليف شده است آمده است: «خليج پارس از حد پارس برگيرد، با پهناي اندك تا به حدود سند.»
ميتوان گفت از هنگامي كه بشر تاريخنويسي را آغاز كرد درياي جدا كننده فلات ايران از شبه جزيره عربستان را «درياي فارس» يا «خليج فارس» ناميده است. و در هيچ يك از اين ادوار تاريخي نام ديگري به آن نهاده نشده است.
2 ـ منابع يوناني:
طبق نوشته مورخان و جغرافي نگاران يوناني كه پيش از ميلاد مسيح ميزيستهاند چون هرودوت (484 ـ 425 ق. م) كتزياس (445ـ 380 ق. م)، گزنفون (430 ـ 352 ق. م) استرابون (63 ق. م ـ 24 م)، يونانيان نخستين ملتي هستند كه به اين دريا نام پرس و به سرزمين ايران پارسه، پرساي، پرسپوليس، يعني شهر يا مملكت پارسيان دادهاند.
نئارخوس، سردار مقدوني نيز موجب شهرت يافتن درياي مكران و پارس شده است. وي در سال 326 ق . م به دستور اسكندر مقدوني، از رود سند گذشت و درياي مكران و خليج فارس را با كشتي طي كرد و تا دهانه آن پيش رفت.
«هكاتيوس هلطي» از علماي قديم يونان و ملقب به پدر جغرافيا در سال 475 قبل از ميلاد از نام درياي پارس استفاده كرده است. در نقشههاي باستاني از قول هرودوت و گزنفون به اين دريا، درياي پارس اطلاق شده است.
بطلميوس، جغرافينگار، نقشهنگار و رياضيدان مشهور قرن دوم ميلادي، در كتاب جغرافياي عالم كه به زبان لاتين نگاشته شده، و همچنين در نقشهاي كه كشيده، از خليج فارس با نام پرسيكوس سينوس ياد كرده است.
«كوين توس كوروسيوس روفوس» مورخ رومي كه در قرن اول ميلادي ميزيسته اين دريا را درياي پارس يا آبگير فارس خوانده است. همچنين در كتابهاي جغرافيايي لاتين، آبهاي جنوب ايران (درياي مكران و خليج فارس) را ماره پرسيكوم يعني درياي پارس نوشتهاند.
بنابراين مورخان و جغرافينگاران يوناني پيش از ميلاد در شرح وقايع تا سده 7 ق. م يعني سقوط حكومت ايلام و تشكيل حكومت ماد و روي كار آمدن هخامنشيان درياي مكران و خليج فارس را درياي پارس ميخواندند.
3ـ منابع اسلامي:
پس از فتح ايران توسط اعراب در سده هفتم پس از ميلاد، تلاشي براي تغيير نام «درياي پارسي» صورت نگرفت. اعراب مسلمان، عموماً اين خليج را«بحرالفارسي» (درياي پارسي) ميناميدند و اين نام از سوي امپراتوريهاي ايراني، ترك و عربي هم كه در 1200 سال بعد منطقه را تحت سلطه خود داشتند مورد احترام قرار گرفت.
محققان اسلامي نظير استخري، مسعودي، بيروني، ابن حقول، مقدسي، مستوفي، ناصرخسرو، الطاهرين مطهر المقدسي (بشاري)، ابوالقاسم بن محمدبن حوقل و … كه مطالعه در اطراف اين درياي ايراني را تا قرن 15 ادامه دادند، در اثار و نوشتههاي خود از آبهاي جنوب ايران به نامهاي بحر فارس، البحر الفارسي، بحر مكران، الخليج الفارسي و خليج فارس ياد كردهاند. حتي از اين جغرافيدانان نقشههايي موجود ميباشد كه اقيانوس هند را البحر الفارسي نام گذاردهاند.
جغرافيدانان عرب و اسلامي اين نام را از دو تمدن باستاني گرفتند و همزمان مورد استفاده قرار دادند. بدين ترتيب كه «پارسا دراياي» ايراني را «بحر فارس» و «سينوس پرسيكوس» يوناني را «خليج فارس» ميناميدند و حتي منظور از دو دريا در سورهالرحمن قرآن مجيد را نيز همان درياي فارس و درياي متوسط ميدانستند.
ابوعلي احمد بن عمر معروف به ابن رسته در كتاب الاعلاق النفسيه كه در سال 290 هجري به رشته تأليف درآورده، تصريح ميكند: « اما از درياي هند خليجي بيرون ميآيد به سمت سرزمين فارس كه آن را «خليج فارس» مينامند.»
به گفته جرجي زيدان تاريخدان عرب، «بحر فارس» محدود به آبهايي ميشود كه دنياي عرب را دور ميزند. جرجي زيدان ميگويد: « درياي فارس ـ نزد آنان مقدم بر همه درياهايي كه سرزمينهاي عرب از مصب آب دجله گرفته تا ايله را احاطه ميكند، به عنوان درياي فارس تعبير ميشده و از آن جمله است آنچه را كه ما امروز از آن به «خليج فارس» و درياي عرب و خليج عدن و درياي سرخ و خليج عقبه تعبير ميكنيم».
محمد عبدالكريم صبحي نيز در كتاب «علمالخرائط» در نقشههايي كه با ترجمه عربي نقل كرده است، درياي جنوب ايران را «الخليج الفارسي» و «بحر فارس» ناميده است.
4ـ منابع غربي:
بيشتر كساني كه در مورد درياي پارسي و درياي مكران مطلب نوشتهاند بيگانگان و به ويژه انگليسيها بودهاند، زيرا به لحاظ موقعيت ويژهاي كه در اين منطقه داشتهاند كوشيدهاند تا حقيقت نهفته بماند و نامهاي جعلي و ناقص جاي اسامي درست را بگيرد. اما منابعي از آنها بجاي مانده است كه بر صراحت نام خليج فارس تكيه ميكنند.
در سال 1892، لرد كرزن، وزير خارجه انگلستان، در كتاب «ايران و قضيه ايران» مكرراً به نام خليج فارس اشاره كرده است.
ويليام راجرز، وزير امور خارجه وقت ايالات متحده آمريكا، در گزارش مورخه 1971 ميلادي خود در مورد سياست خارجي اين كشور از نام خليج فارس استفاده كرده است.
در فرهنگهايي كه به زبانهاي مختلف تدوين و چاپ شده است، از جمله فرهنگهاي آلماني، انگليسي، امريكايي،فرانسوي، تركي و … خليج فارس نيز به همين نام آورده شده است.
امروزه در ميانآثار اعراب نيز بحر فارس به فراموشي سپرده شده و از تركيب خليج فارس استفاده ميشود. يكي از معروفترين دايرهالمعارفهاي دنيا يعني المنجد، سند قاطعي براي مراجعه است كه از تركيب خليج فارس بهره برده است.
5ـ اسناد حقوقي
الف ) اسناد
دلايل و مستندات حقوقي معتبري درباره اصالت نام خليج فارس وجود دارد كه به قرن 16 ميلادي باز ميگردد. طي سالهاي 1507 تا 1560 در كليه موافقتهايي كه پرتغال، اسپانيا، بريتانيا، هلند، فرانسه، آلمان با دولت ايران داشتند حتي در متون عربي نيز از عبارت «خليج الفارسي» و در متن انگليسي «پرشين گلف» استفاده شده است.
از جمله اين اسناد استقلال كويت است كه ميان امير اين كشور ونمايندگان بريتانيا منعقد شده است. اين سند كه توسط عبدالسالم الصباح نيز امضا شده است، چنين آغاز ميشود: «حضرت صاحب الفخامه الفخيم السياسي لصاحبه اجلاله من الخليج فارسي المحترم …»
ب ) سازمان ملل متحد:
سازمان ملل متحد تا به حال دو بار نام تاريخي و اصيل اين آبراه را «خليج فارس» اعلام كرده است. سازمان ملل خليج فارس را نامي تازه ميداند كه از آغاز قرن بيستم جانشين نام كهن درياي پارس شده و بيش از درياي فارس مورد استفاده قرار گرفته است.
دبيرخانه اين سازمان در سند مورخ 5 مارس سال 1971 ميلادي و يادداشت (AD311/GEN) به دولت ايران يادآور ميشود كه بنابر عرف جاري در دبيرخانه سازمان ملل متحد در اسناد و نقشههاي جغرافيايي، منطقه آبي بين ايران از سمت شمال و خاور و تعدادي از كشورهاي عربي از سوي جنوب و باختر به نام خليج فارس ناميده ميشود،و اين بنا بر عرف قديمي انتشار اطلسها و فرهنگهاي جغرافيايي است.
دومين بيانيه به تاريخ دهم آگوست 1984 ثبت شده است و در هر موقعيت، همه 22 كشور عربي نيز اسناد سازمان ملل را امضا كردهاند.
اين دبيرخانه همچنين بابت اشتباهاتي كه سازمان ملل در برخي اسناد در به كار بردن نام خليج فارس مرتكب شده، عذرخواهي كرده آن را اشتباه سهوي دانسته (سند 26 ژوئن 1991 ميلادي در سازمان ملل) و از كارگزاران سازمان خواسته است كه همواره اين موضع ايران را در نظر داشته باشند. ضمن اينكه كنفرانس ساليانه سازمان ملل درباره هماهنگي در مورد نامهاي جغرافيايي نيز هر سال بر نام خليج فارس تأكيد كرده است.
:: بازدید از این مطلب : 533
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6